نویسنده مطالب زیر: محمدرضا حیدری
لطیفه سری 2
|
یکشنبه 87 شهریور 17 ساعت 8:47 صبح |
حیف نون به پسرش شک می کنه، بهش می گه: ها کن ببینم. پسرش ها می کنه. حیف نون می زنه تو گوشش می گه: کره خر! دختر بازی می کنی؟
حیف نون از دوستش می پرسه: تو کجا به دنیا اومدی؟ دوستش می گه تو بیمارستان. حیف نون می گه: آخی! مریض بودی؟
هنگام نوشیدن آب سه تا بسم الله بگویید. زیرا در آب سه تا جن وجود دارد: دوتا هیدروجن و یک اوکسی جن!
به حیف نون میگن اگه سردت باشه جه کار می کنی؟ میگه نزدیک بخاری می نشینم. میگن اگه خیلی سردت باشه چه کار می کنی؟ میگه به بخاری می چسبم. میگن اگه خیلی خیلی سردت باشه چکار می کنی؟ میگه معلومه دیگه! بخاری رو روشن می کنم!
یک مهندس مکانیک با یک مهندس کشاورزی ازدواج می کنه. بچشون تراکتور می شه!
به حیف نون میگن: یه میوه خوشمزه، آبدار و شیرین نام ببر. میگه: خیار! بهش میگن: خیار کجاش آبدار و شیرینه؟ حیف نون میگه: با چایی شیرین بخور، نظرت عوض میشه!
می دونی چینی ها به دوقلو چی میگن؟ این چون اون، اون چون این!
یعنی چی ؟Love is Your Face اگه گفتی یعنی جمالتوعشقه!
می دونی نصف النهار چیه؟ شامی است که از نهار باقی مانده.
به حیف نون میگن شنیدیم آدم شدی! حیف نون میگه: نامردا شایعه کردن!
حیف نون دکتر می شه، به مریضش قرص می ده می گه: یکی قبل از خواب بخور، یکی قبل از بیدار شدن!
گوسفنده مشما می خوره، شیر پاکتی تولید می کنه!
آبشار رژیم می گیره، تف می شه!
اصفهانیه به بچه اش میگه: اگه همه نمره هات بیست بشه می برمت پارک تا بستنی خوردن بچه های دیگرو ببینی
حیف نون میره خواستگاری. ازش می پرسن چه کاره ای؟ روش نمیشه بگه قصاب، میگه لوازم یدکی گوسفند دارم!
عروس وارد یک مجلس می شه، مادرشوهر می گه: صلی علی محمد ... دشمن جونم اومد. عروس می گه: عقرب زیر قالی ... خواستی پسر نیاری!
|
|
نظرات شما ( ) |
|
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|
|